جدول جو
جدول جو

معنی اندک اندک - جستجوی لغت در جدول جو

اندک اندک
کم کم، رفته رفته، تدریجاً، بتدریج، آهسته آهسته کم کم: اندک اندک همی شود بسیار (گلستان)، بتدریج تدریجا رفته رفته
فرهنگ لغت هوشیار
اندک اندک
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، نرم نرمک، آرام آرام، کیچ کیچ، نرم نرم، رفته رفته، خوش خوشک، جسته جسته، خرد خرد، تدرّج، خوش خوش، آهسته آهسته، پلّه پلّه، متدرّج، کم کم برای مثال اندک اندک به هم شود بسیار / دانه دانه ست غله در انبار (سعدی - ۱۸۱)
تصویری از اندک اندک
تصویر اندک اندک
فرهنگ فارسی عمید
اندک اندک
کم کم، به تدریج، رفته رفته
تصویری از اندک اندک
تصویر اندک اندک
فرهنگ فارسی معین